چكيده
اين مقاله ديدگاه اجتماعيـ
شناختي در علم اطلاعرساني و بازيابي اطلاعات را بررسي و تفاوتهاي بين ديدگاههاي
شناختي سنّتي وديدگاه اجتماعي ـ شناختي يا تحليل حوزهاي را به طور فهرستوار بيان
ميكند. اين مقاله مدعي است كه با فرض وجود مهارتهاي مقدماتي در بازيابي رايانهاي
اطلاعات، افراد ميتوانند به طور مبنايي با بازنمونهايي از نوشتارهاي موضوعي در بازيابي
اطلاعات تعامل برقرار كنند. نوع دانش موردنياز براي تعامل با بازنمونهايي از نوشتارهاي
موضوعي نيز بحث ميشود. همچنين نشان داده ميشود كه چگونه رويكردها يا انگارههاي
مختلف در نوشتارهاي بازنمونشده به نيازهاي اطلاعاتي و معيارهاي ربط متفاوتي اشاره
ميكنند (از جمله اينكه كاربران نوعاً نميتوانند نيازهايشان را به خوبي بيان كنند
و اينكه چرا علم اطلاعرساني نميتواند عمدتاً بر مطالعات كاربران اعتماد كند). اين
اصول با رويكردهايي در روانشناسي مانند رفتارگرايي، شناختگرايي، روان تحليلگري و
عصبشناسي مقايسه شده و با ذكر نمونههايي تشريح ميشود. معيارهاي ربط كه به طور تلويحي
در هر موقعيت وجود دارند نيز فهرستوار بيان ميشوند. براي اثبات ادعاهاي نظري از دادههاي
واقعي نيز استفاده شده است. همچنين نشان داده ميشود كه عموميترين سطح معيارهاي ربط
به نظريههاي معرفتشناختي اشاره دارند.
تاريخ :
| | نویسنده : محمد کمالی دولت ابادی |